-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 بقا اندر بقا باشد طریق کم زنان ای دل یقین اندر یقین آمد قلندر بیگمان ای دل
2 به هر لحظه ز تدبیری به اقلیمی رود میری ز جاه و قوت پیری که باشد غیب دان ای دل
3 کجا باشید صاحب دل دو روز اندر یکی منزل چو او را سیر شد حاصل از آن سوی جهان ای دل
4 چو بگذشتی تو گردون را بدیدی بحر پرخون را ببین تو ماه بیچون را به شهر لامکان ای دل
5 زبون آن کشش باشد کسی کان ره خوشش باشد روانش پرچشش باشد زهی جان و روان ای دل
6 دهد نوری طبیعت را دهد دادی شریعت را چو بسپارد ودیعت را بدان سرحد جان ای دل
7 شنودی شمس تبریزی گمان بردی از او چیزی یکی سری دل آمیزی تو را آمد عیان ای دل