- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آفتاب تافته از روی انورت وی کوفته نبات ز لعل چو شکرت
2 شکل صنوبر قد تو چون پدید شد بشکفت سرو از قد همچون صنوبرت
3 خواهد که بوی تو بکشد باد صبح، اگر باید نسیمی از سر زلف معنبرت
4 موی تو سر به سر همه مشک است و هر دمی از نافه پوست باز کند مشک اذفرت
5 ای کوه حلم،حلم ترا چون بدید کوه بی سنگ شد ز غیرت ذات موقرت
6 تاصیبت گوهر تو به دست صدف فتاد دریا تمام آب شد از شرم گوهرت
7 سرگشته اند خاک تراخسروان دهر زان خاک گشت خسرو بیچاره بر درت