آفتابی به ماه پیدا از شاه نعمت‌الله ولی غزل 544

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

آفتابی به ماه پیدا شد

1 آفتابی به ماه پیدا شد صورت و معنئی هویدا شد

2 ظاهر و باطنی به هم بنمود اول و آخری مهیا شد

3 در همه آینه یکی بیند دیدهٔ روشنی که بینا شد

4 آمد و شد حقیقتا خود نیست به مجاز است کآمد و یا شد

5 به خرابات رفت خاطر ما چون از آنجاست باز آنجا شد

6 جان دریا دلم قفس بشکست مرغ آبی به سوی مأوا شد

7 نعمت الله خدا به ما بخشید نقد سید به بنده پیدا شد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر