صوفیانیم از جلال الدین محمد مولوی غزل 2230

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

صوفیانیم آمده در کوی تو

1 صوفیانیم آمده در کوی تو شیء لله از جمال روی تو

2 از عطش ابریق‌ها آورده‌ایم کب خوبی نیست جز در جوی تو

3 هابده چیزی به درویشان خویش ای همیشه لطف و رحمت خوی تو

4 حسن یوسف قوت جان شد سال قحط آمدیم از قحط ما هم سوی تو

5 صوفیان را باز حلوا آرزو است از لب حلوایی دلجوی تو

6 ولوله در خانقاه افتاد دوش مشک پر شد خانقاه از بوی تو

7 دست بگشا جانب زنبیل ما آفرین بر دست و بر بازوی تو

8 شمس تبریزی تویی خوان کرم سیر شد کون و مکان از طوی تو

عکس نوشته
کامنت
comment