1 صوفی صافی است در عین صفا می نماید نور او او را به ما
2 ذره ای از آفتاب نور او نیست خالی در همه ارض و سما
3 نقطه نقطه دایره پیموده است جمع کرده ابتدا و انتها
4 سید مست است و جام می به دست گر تو رندی باده می نوشی بیا
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 قدمی نه در آ در این دریا عین ما جو به عین ما از ما
2 هر که با ما نشست از ما شد بلکه گر قطره بود شد دریا
1 گر بیازارد مرا موری نیازارم ورا خود کجا آزار مردم ای برادر من کجا
2 نزد ما زاری به از آزار ، بی زاری مباش تا نگیرد بر سر بازار آزاری تو را
1 نعمت الله است دائم با خدا نعمت از الله کی باشد جدا
2 در دل و دیده ندیدم جز یکی گر چه گردیدم بسی در دو سرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **