همچو گل سرخ از جلال الدین محمد مولوی غزل 511

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

همچو گل سرخ برو دست دست

1 همچو گل سرخ برو دست دست همچو میی خلق ز تو مست مست

2 بازوی تو قوس خدا یافت یافت تیر تو از چرخ برون جست جست

3 غیرت تو گفت برو راه نیست رحمت تو گفت بیا هست هست

4 لطف تو دریاست و منم ماهیش غیرت تو ساخت مرا شست شست

5 مرهم تو طالب مجروح‌هاست نیست غم ار شست توام خست خست

6 ای که تو نزدیکتر از دم به من دم نزنم پیش تو جز پست پست

7 گر چه یکی یوسف و صد گرگ بود از دم یعقوب کرم رست رست

8 مست همه گرد در این شهر ما دزد و عسس را شه ما بست بست

عکس نوشته
کامنت
comment