- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی چتر قمر طرف کلاهت بغلطاق سحر زلف سیاهت
2 غلامی را قبا کوتاه کرده هزاران خسرو صاحب کلاهت
3 اگر زلفت بجنباند نسیمی شود بر جان خون آلود آهت
4 به بزم اختران شو تا به بینی فلک مسند نهد بر پیشگاهت
5 بخدمت برمیان بندند جانها چو دیگر بندگان خورشید و ماهت
6 بمعصومان درافتد غلغل اینک چو عصمت را بیاراید گناهت
7 جهان خاص گردد خاصه اکنون که میر خوب رویان، خواند شاهت