زهی گرفته خور از طلعت از خواجوی کرمانی غزل 593

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

زهی گرفته خور از طلعت تو فال جمال

1 زهی گرفته خور از طلعت تو فال جمال نشانده قد تو در باغ جان نهال جمال

2 نوشته منشی دیوان صنع لم یزلی به مشک بر ورق لاله‌ات مثال جمال

3 خیال روی تو تا دیده‌ام نمی‌رودم ز دل جمال خیال و ز سرخیال جمال

4 چو روشنست که هر روز را زوالی هست مباد روی چو روز ترا زوال جمال

5 کسی که نیست چو من تشنهٔ جمال حرم حرام باد برو شربت زلال جمال

6 هوای یار همائی بلند پروازست که در دلم طیران می‌کند ببال جمال

7 خرد چو دید که خواجو فدای او شد گفت زهی کمال کمال و زهی جمال جمال

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر