-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همچنان کز خطش آن خال نهان پیدا شود در میان حرف، گاهی آن دهان پیدا شود
2 ابروش در عشوه شد از حرف ناصح سخت تر وقت سرما بیشتر زور کمان پیدا شود
3 میشود روشن چراغم، آن زمان کاین جسم زار چون شرر از زیر سنگ کودکان پیدا شود
4 میدهند اسباب شادی، غم چو میگیرد کمال چون چمن پژمرده گردد، زعفران پیدا شود
5 عیش زرداران، نصیب بینوایان میشود رنگ گلها در رخ برگ خزان پیدا شود
6 گر چه گم گردیده امروز از میان حق نمک آخر از چشم منافق پیشگان پیدا شود
7 گرچه میخوابد غبار فتنه ها از آب تیغ فتنه ها در عالم، از تیغ زبان پیدا شود
8 بسکه از دلها بدورم، کس نپردازد بمن چون هدف استاده ام، کان شخ کمان پیدا شود
9 تا نگردد دل تو را غربال از تیر بلا گوهر گم گشته ات واعظ چه سان پیدا شود؟!