نشتر فولاد یا مژگان دلدار از خالد نقشبندی غزل 50

1 نشتر فولاد یا مژگان دلدار است این نشات می یا نگاه چشم بیمار است این

2 ژاله بر گل یا خوی خجلت ز شرم روی دوست یا عرق بر جبهه شوخ ستمکار است این

3 کلک مانی ریخت بر برگ سمن مشک ختن یا خط نو سرزده از روی دلدار است این

4 شمس خاور بر سر سروسهی بگرفت جای یا بلا یا خود همین بالا و رخسار است این

5 هست این یاقوت کان، یاقوت جان بیدلان آب حیوان یا لب لعل شکر بار است این

6 قطره آب بقا یا رشحه چاه زنخ سیب بستان ارم یا غبغب یار است این

7 کیست این کز نغمه جانکاه او دل می رود خالد دلسوخته یا بلبل زار است این