زر بپاش و خواجهٔ زر پاش باش
1
زر بپاش و خواجهٔ زر پاش باش
سر بنه بر پاش و خاکپاش باش
2
زهد بگذار و به میخانه خرام
در خرابات مغان قلاش باش
3
لذتی از عمر اگر خواهی برو
همنشین زندگی اوباش باش
4
روز امروزت غنیمت می شمر
دی گذشت آسوده از فرداش باش
5
گر بیابی سید هر دو سرا
ناظر آن دیدهٔ بیناش باش