- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهار آمد که بازم گل به باغ و بوستان خواند به گوشم ناله بلبل هزاران داستان خواند
2 به مرغان بهاری گو که این مرغ خزان دیده دگر سازش غم انگیز است و آواز خزان خواند
3 دل وامانده ام بس همرهانش کاروانی شد اگر خواند به آهنگ درای کاروان خواند
4 چه ناز آهنگ ساز دل که هم دلها به وجد آرد اگر از تازهها گوید و گر از باستان خواند
5 اگر تار دل و مضراب سوز جادوان داری به سازی پنجه کن جانا که سیمش جاودان خواند
6 دلا ما را به خوی خوانده ست دکتر مرتضای شمس نه آخر شمس ملا را به آذربایجان خواند
7 به پشت اشتران کن شهریارا بار مولانا که شمست مرحبا گویان سرود ساربان خواند