- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی کو را بود در طبع سستی نخواهد هیچ کس را تندرستی
2 مده دامن به دستان حسودان که ایشان میکشندت سوی پستی
3 زیانتر خویش را و دیگران را نباشد چون حسد در جمله هستی
4 هلا بشکن دل و دام حسودان وگر نی پشت بخت خود شکستی
5 از این اخوان چو ببریدی چو یوسف عزیز مصری و از گرگ رستی
6 اگر حاسد دو پایت را ببوسد به باطن میزند خنجر دودستی
7 ندارد مهر مهره او چه گشتی ندارد دل دل اندر وی چه بستی
8 اگر در حصن تقوا راه یابی ز حاسد وز حسد جاوید رستی
9 اگر چه شیرگیری ترک او کن نه آن شیر است کش گیری به مستی