قدری بخند و از رخ قمری از امیرخسرو دهلوی غزل 28

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

قدری بخند و از رخ قمری نمای ما را

1 قدری بخند و از رخ قمری نمای ما را سخنی بگوی و از لب شکری نمای ما را

2 سخنی چو گوهرتر صدف لب تو دارد سخن صدف رها کن، گهری نمای ما را

3 به نظر ندیده ام من اثر دهان تنگت اگرت بود دهانی اثری نمای ما را

4 منم اندر این تمنا که ببینم از تو بویی چو صبا خرامشی کن، کمری نمای ما را

5 ز خیال طره تو چو شب است روز عمرم به کرشمه خنده ای زن، سحری نمای ما را

6 به زبان خویش گفتی که گذر کنم به کویت مگذر ز گفته خود گذری نمای ما را

7 چو منت هزار عاشق بود، ای صنم، لیکن به همه جهان چو خسرو دگری نمای ما را

عکس نوشته
کامنت
comment