- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا تو روی چو ماه بنمایی نتوان دید روی بینایی
2 نیم بالای تو نباشد سرو که تو سرو تمام بالایی
3 به تماشا قدم چه رنجه کنی؟ تو که سر تا قدم تماشایی
4 گویی از حسرت نبات لبت شیشه گر گشت چرخ مینایی
5 روی بنمای تا درو داریم کز رخ آیینه مصفایی
6 پیشتر زانکه برد دانی رنگ نتوانی که روی بنمایی
7 پیش زلفت فتاده ام شبها دیو می گیردم ز تنهایی
8 بسته زلف را بگو، یاری کای فلان، در کدام سودایی؟
9 بی تو چون زلف تو پس آمده ام چه شود، گر به رفق پیش آیی؟
10 بوسه ای چند بنده خسرو را بر لب خود برات فرمایی