جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

تا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1580

غزل 1580 ام از 6329 غزلیات

تا دلبر خویش را نبینیم

1 تا دلبر خویش را نبینیم جز در تک خون دل نشینیم

2 ما به نشویم از نصیحت چون گمره عشق آن بهینیم

3 اندر دل درد خانه داریم درمان نبود چو همچنینیم

4 در حلقه عاشقان قدسی سرحلقه چو گوهر نگینیم

5 حاشا که ز عقل و روح لافیم آتش در ما اگر همینیم

6 گر از عقبات روح جستی مستانه مرو که در کمینیم

7 چون فتنه نشان آسمانیم چون است که فتنه زمینیم

8 چون ساده‌تر از روان پاکیم پرنقش چرا مثال چینیم

9 پژمرده شود هزار دولت ما تازه و تر چو یاسمینیم

10 گر متهمیم پیش هستی اندر تتق فنا امینیم

11 ما پشت بدین وجود داریم کاندر شکم فنا جنینیم

12 تبریز ببین چه تاجداریم زان سر که غلام شمس دینیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا دلبر خویش را نبینیم

شاعر شعر تا دلبر خویش را نبینیم چه کسی است ؟

شاعر شعر تا دلبر خویش را نبینیم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر تا دلبر خویش را نبینیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تا دلبر خویش را نبینیم چیست ؟

قالب شعر تا دلبر خویش را نبینیم غزل است

مضمون اصلی شعر تا دلبر خویش را نبینیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر