- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چندان که یار ما را در حسن ناز باشد ما را هزار چندان با او نیاز باشد
2 عمری به سوی زلفش سرگشته چون نسیمم بیماروار حیران، تا کی جواز باشد؟
3 در یک نظر فریبد محراب ابروی او صد ساله زاهدی را کو در نماز باشد
4 از هر مقام کافتد عشاق بینوا را آهنگ کوی جانان عزم حجاز باشد
5 آنجا که حسن خوبان جلوه دهند، عاشق جز روی تو نبیند، گر چشم باز باشد
6 تر شد مرا ز هجرت از خون دیده دامن چون شمع نیم سوزی کاندر گداز باشد
7 جز خون دل که آید هر دم به چشم خسرو یک دوست در نیاید، گر اهل راز باشد