کند پیوسته با آن تیغ ابرو از واعظ قزوینی غزل 587

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

کند پیوسته با آن تیغ ابرو هر که دمسازی

1 کند پیوسته با آن تیغ ابرو هر که دمسازی برنگ مردم چشمم، کند با خون خود بازی

2 ببین در اصل و فرع هر نهالی، تا شود روشن که باشد خاکساری، ریشه نخل سرافرازی

3 بغمازی اگر دشمن ز عیبم پرده برگیرد کدامین عیب باشد زشت تر از عیب غمازی؟!

4 سراپا گرچه عیبم، این هنر دارم که از عیبم تواند خلقی افتادن به فکر عیب خود سازی

5 به روم و چین بود نسبت یکی، اهل تجرد را نگردد هیچ معنی از عبارت ترکی و تازی

عکس نوشته
کامنت
comment