جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

سیمرغ از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1198

غزل 1198 ام از 6329 غزلیات

سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز

1 سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز مرغ دلم ز سینه پریدن گرفت باز

2 مرغی که تا کنون ز پی دانه مست بود درسوخت دانه را و طپیدن گرفت باز

3 چشمی که غرقه بود به خون در شب فراق آن چشم روی صبح به دیدن گرفت باز

4 صدیق و مصطفی به حریفی درون غار بر غار عنکبوت تنیدن گرفت باز

5 دندان عیش کند شد از هجر ترش روی امروز قند وصل گزیدن گرفت باز

6 پیراهن سیاه که پوشید روز فصل تا جایگاه ناف دریدن گرفت باز

7 مستورگان مصر ز دیدار یوسفی هر یک ترنج و دست بریدن گرفت باز

8 افغان ز یوسفی که زلیخاش در مزاد با تنگ‌های لعل خریدن گرفت باز

9 آهوی چشم خونی آن شیر یوسفان در خون عاشقان بچریدن گرفت باز

10 خاتون روح خانه نشین از سرای تن چادرکشان ز عشق دویدن گرفت باز

11 دیگ خیال عشق دلارام خام پز سه پایه دماغ پزیدن گرفت باز

12 نظاره خلیل کن آخر که شهد و شیر از اصبعین خویش مزیدن گرفت باز

13 آن دل که توبه کرد ز عشقش ستیز شد افسون و مکر دوست شنیدن گرفت باز

14 بر بام فکر خفته ستان دل به عشق ما یک یک ستاره را شمریدن گرفت باز

15 سودای عشق لولی دزد سیاه کار بر زلف چون رسن بخزیدن گرفت باز

16 صراف ناز ناقد نقد ضمیر عشق بر کف قراضه‌ها بگزیدن گرفت باز

17 تبریز را کرامت شمس حقست و او گوش مرا به خویش کشیدن گرفت باز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز

شاعر شعر سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز چه کسی است ؟

شاعر شعر سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز چیست ؟

قالب شعر سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز غزل است

مضمون اصلی شعر سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.