1 رویت دریای حسن و لعلت مرجان زلفت عنبر، صدف دهن، در دندان
2 ابرو کشتی و چین پیشانی موج گرداب بلا غبغب و چشمت توفان
1 وقت شبگیر بانگ نالهٔ زیر خوشتر آید به گوشم از تکبیر
2 زاری زیر و این مدار شگفت گر ز دشت اندر آورد نخجیر
1 مهتران جهان همه مردند مرگ را سر همه فرو کردند
2 زیر خاک اندرون شدند آنان که همه کوشکها برآوردند
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار