- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شکرین لعل تو کان نمک است گر چه شکر نه مکان نمک است
2 خود نمک از لب تو چاشنی است وین سخن هم ز زبان نمک است
3 حسن بر لعل تو خط می آورد زانکه او عامل کان نمک است
4 می گدازد لبت از بوسه زدن چه توان کرد از آن نمک است
5 چشم من بین ز خیال لب تو که شب و روز میان نمک است
6 می بیندیش ازین گریه من آخر آن آب زیان نمک است
7 باری اندیشه خسرو می کن که به حق جمله جهان نمک است