- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گه بصلحند این بتان گه رسم جنگی مینهند دلربایان دام دل هردم برنگی می نهند
2 بهر شیرین گر بتلخی رفت فرهاد از جهان نام او باقی است تا سنگی بسنگی می نهند
3 هم عفا الله زان وفاداران که بر ریش دلی مرهمی گاهی به پیکان خدنگی می نهند
4 عاشقانرا شرط باشد بیخ خود کندن نخست گر بنای عشق بر ناموس و ننگی می نهند
5 بی دلانرا از دهان خود به موسی دست گیر کاین گرفتاران قدم در راه تنگی می نهند
6 نشنوند از ناز خوبان ناله اهلی چو چنگ گرچه مستان گوش بر آواز چنگی می نهند