شهسوارا، ز من سوخته خرمن از اهلی شیرازی غزل 816

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شهسوارا، ز من سوخته خرمن مگذر

1 شهسوارا، ز من سوخته خرمن مگذر تا سرم خاک نسازی ز سر من مگذر

2 خون کس دامن پاک تو نگیرد هرگز از سر کشته خود برزده دامن مگذر

3 در دل تیره اگر میگذری دوری نیست نور چشم منی از دیده روشن مگذر

4 سر من گفت عدو لایق فتراک تو نیست از سر دوست ببدگویی دشمن مگذر

5 آتشی می فکند روی تو در خرمن گل ای گل تازه عرق کرده به گلشن مگذر

6 تاب دود دلت از سینه اهلی نبود تو گل گلشن جانی سوی گلخن مگذر

عکس نوشته
کامنت
comment