- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شباب عمر عجب با شتاب میگذرد بدین شتاب خدایا شباب میگذرد
2 شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی شتاب کن که جهان با شتاب میگذرد
3 به چشم خود گذر عمر خویش میبینم نشستهام لب جویی و آب میگذرد
4 به روی ماه نیاری حدیث زلف سیاه که ابر از جلو آفتاب میگذرد
5 خراب گردش آن چشم جاودان مستم که دور جام جهان خراب میگذرد
6 به آب و تاب جوانی چگونه غره شدی که خود جوانی و این آب و تاب میگذرد
7 به زیر سنگ لحد استخوان پیکر ما چو گندمی است که از آسیاب میگذرد
8 کمان چرخ فلک شهریار در کف کیست که روزگار چو تیر شهاب میگذرد