- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرا پای تنم هر دم ز موج دیده تر گردد بغرقاب غمم زین بحر یارب زود برگردد
2 جراحتها که از تیرت مرا در سینه چاک است بناحق میخراشم دمبدم تا تازه تر گردد
3 چنین کافتاده ام دور از تو اینم زنده میدارد که هر جا بنگرم شکل توام پیش نظر گردد
4 سمند خویش اجولان مده جز پیش مشتاقان که گر گردی برآید عاشقان را تاج سر گردد
5 ترا نادیده عیب اهلی مسکین کند هر کس بر افکن برقع از عارض که عیب او هنر گردد