1 سپه را گاه زاری بر سپهسالار اعظم شد که از سوگش دل شه خسته و پشت سپه خم شد
2 نه یک تن کم شد از ایران که مانا صد هزاران تن که هر یک بر هزاران تن فزود اندر هنر گم شد
3 بنال ای چرخ بازاری و کن اشک از بصر جاری که از مرگ برادر داغ بر دل صدر اعظم شد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 در این زمانه که یکسر جهانیان خرسند ز چیست ملت اسلام گشته خوار و نژند
2 جهانیان همه گشتند انجمن وین قوم اگر خود انجمنی داشتند بپراکند
1 باغ پیروز و چمن پدرام است یار در مجلس و می در جام است
2 فال فرخنده و گیتی بمراد بخت بیدار و جهان بر کام است
1 کای همایون تو سنت در حمله چون کحل و عرار وی درخشان صارمت در شعله چون مزح و عفار
2 آن یکی تازی نژاد از دودمان ذوالجناح این یکی هندی نهاد از خاندان ذوالفقار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **