1 ساقی ز زمانه چند بیداد رسد تا چند ستم بر دل ناشاد رسد
2 فریاد چه سود چون بود بخت بخواب بیداری دل مگر بفریاد رسد
1 ای شکرخا کرده شُکرت طوطی گفتار ما شکر توست الحمدلله همچو طوطی کار ما
2 قلبِ رویاندوده را گر امتحان ز آتش کنی جز سیهرویی نباشد حاصل کردار ما
1 شمعی که گرم خشم تر از برق لامع است گر عالمی به جور بسوزد چه مانع است
2 برگشته است ماه من از مهر من دگر بازم مگر ستاره اقبال راجع است