ساقیا می ده که صبر و عشق از اهلی شیرازی غزل 416

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

ساقیا می ده که صبر و عشق مهجور از همند

1 ساقیا می ده که صبر و عشق مهجور از همند عشق خرمن سوز و عقل خوشه چین دور از همند

2 در میان دیده و دل از مه رویت صفاست زان سرای دیده و دل هردو پر نور از همند

3 حرف عقل از ما مپرس از عاقلان هم حرف عشق راز هشیاران و مستان تو مستور از همند

4 او ز خون ماست و ما ز چشمش در خمار چشم یار و جان عاشق مست و مخمور ازهمند

5 دل خراب از پهلوی من من خراب از دست دل نیک بخت آن همنشینانی که معمور ازهمند

6 حسن تو از عشق او ز تو لیلی و مجنون به حُسن و عشق مشهور ازهمند

عکس نوشته
کامنت
comment