- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقیا، پیش آر جام با صفای خویش را روی ما بین و به ما ده رونمای خویش را
2 کف چو گنبدها کند هر دم صلای نوش کو تا زهر گنبد صدا یابی صلای خویش را
3 کبک رفتارا، یکی بخرام و پا بر لاله سای بی حنا کن لعل پای لاله سای خویش را
4 دی شدی در باغ و گل از بهر گرد افشاندنت کرد صد پر کاله دامان قبای خویش را
5 هر طرف بهر مبارک باد نوروز بهار می فرستد گل به کف کرده صبای خویش را
6 کبک کهساری، برو ای لاله، بر هر تیغ کوه گام چندان زد که پر خون کرد پای خویش را
7 یک دم امروز از چمن ما را به مجلس راه ده تا ستانیم از تو جام با صفای خویش را