سبزه همان و گل و صحرا از امیرخسرو دهلوی غزل 1601

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

سبزه همان و گل و صحرا همان

1 سبزه همان و گل و صحرا همان باغ همان، سایه همان، جا همان

2 گرد چمن شاهد زیبا بسی در دل من شاهد زیبا همان

3 پهلوی من صد بت جان بخش، وای آن که مرا می کشد، الا همان

4 در چمنی هر کس و من بر درش باغ من آن است و تماشا همان

5 نام نماند از دل و جان و هنوز عشق همان است و تمنا همان

6 چشم مرا سیل ز دریا گذشت سوختگی دل شیدا همان

7 قهر تو لطفی ست که عشاق را خار همان باشد و خرما همان

8 فرق میان دو لبت کی توان خضر همان است و مسجد همان

9 از تو بلا وز دل خسرو رضا کز تو همان شاید و از ما همان

عکس نوشته
کامنت
comment