سحر چو آه من می پرست میخیزد از اهلی شیرازی غزل 690

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

سحر چو آه من می پرست میخیزد

1 سحر چو آه من می پرست میخیزد بهر که میوزد از خواب مست میخیزد

2 کسیکه با تو چو یاری نشست و خاست کند چه جای دل ز سر هر چه هست میخیزد

3 مگر بسوخت دل زار کز درون دودی بلند میشود و ناله پست میخیزد

4 زهی فریب تو ای بت که گر مسلمانی نشست با تو دمی می پرست میخیزد

5 مگر به تیغ تو اهلی ز غم رهد ورنه کرا بغیر تو کاری ز دست میخیزد

6 خراب جرعه جام توام بخاک میفکن که قدر دردی می رند می پرست شناسد

7 بغیر دار فنا همت بلند تو اهلی اگر بعرش برآید مقام پست شناسد

عکس نوشته
کامنت
comment