ساقیا بی لب لعلت می ناب از اهلی شیرازی غزل 320

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

ساقیا بی لب لعلت می ناب اینهمه نیست

1 ساقیا بی لب لعلت می ناب اینهمه نیست گرنه ذوق تو بود شوق شراب اینهمه نیست

2 گنج مستی طلبی عالم هستی بگذار زانکه این عالم پرشور خراب اینهمه نیست

3 جز دل خسته که با جور و ستم خوی گرفت هیچ کسرا ستم و جور تو تاب اینهمه نیست

4 غرض از دود دلم بوی محبت باشد ورنه مستان ترا میل کباب اینهمه نیست

5 اهلی سوخته خون گریه اگر کرد چه عیب چکند در جگر سوخته آب اینهمه نیست

عکس نوشته
کامنت
comment