غم مخور، ای دل که باز از امیرخسرو دهلوی غزل 690

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

غم مخور، ای دل که باز ایام شادی هم رسد

1 غم مخور، ای دل که باز ایام شادی هم رسد هر کجا دردی ست آن را عاقبت مرهم رسد

2 در میان آدمی و آنچه مقصودی وی است گر بود صد ساله ره، چون وقت شد، یکدم رسد

3 گاو و خر را از غم و شادی عالم بهره نیست خاص بهر آدم است، ار شادی و ار غم رسد

4 نسبت آدم درست آنگه شود با آدمی کانچه بر آدم رسد آن بر بنی آدم رسد

5 بگذر از اندیشه چون می بگذرد اندیشه نیست هر جفایی کان بر اهل عالم از عالم رسد

6 دوستان، خاک شمایم چون می شادی خورید جرعه ای ریزید تا این خاک را زان نم رسد

7 خسروا، ناخوش مشو، کایام شادی در گذشت بر خدا دل نه که خوش خوش کام شادی هم رسد

عکس نوشته
کامنت
comment