- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غمزه عشقت بدان آرد یکی محتاج را کو به یک جو برنسنجد هیچ صاحب تاج را
2 اطلس و دیباج بافد عاشق از خون جگر تا کشد در پای معشوق اطلس و دیباج را
3 در دل عاشق کجا یابی غم هر دو جهان پیش مکی قدر کی باشد امیر حاج را
4 عشق معراجیست سوی بام سلطان جمال از رخ عاشق فروخوان قصه معراج را
5 زندگی ز آویختن دارد چو میوه از درخت زان همیبینی درآویزان دو صد حلاج را
6 گر نه علم حال فوق قال بودی کی بدی بنده احبار بخارا خواجه نساج را
7 بلمه ایهان تا نگیری ریش کوسه در نبرد هندوی ترکی میاموز آن ملک تمغاج را
8 همچو فرزین کژروست و رخ سیه بر نطع شاه آنک تلقین میکند شطرنج مر لجلاج را
9 ای که میرخوان به غراقان روحانی شدی بر چنین خوانی چه چینی خرده تتماج را
10 عاشق آشفته از آن گوید که اندر شهر دل عشق دایم میکند این غارت و تاراج را
11 بس کن ایرا بلبل عشقش نواها میزند پیش بلبل چه محل باشد دم دراج را