صبا آمد، ولی دل بازنامد از امیرخسرو دهلوی غزل 574

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

صبا آمد، ولی دل بازنامد

1 صبا آمد، ولی دل بازنامد غریب ما به منزل بازنامد

2 به دریا غرقه شد رخت صبوری که کشتی سوی ساحل بازنامد

3 دل ما رفت با محمل نشینی رود جان هم که محمل باز نامد

4 گرفتار است دل، ای پندگو، بس کزین افسانه ها دل بازنامد

5 به عشقم مست بگذارید، زیراک کس از میخانه عاقل بازنامد

6 خلاص غیر کن، ای زلف لیلی که مجنون را ازان دل بازنامد

7 نصیحت زندگان را کرد باید کز افسون مرغ بسمل بازنامد

8 به وادی غمش گم گشت خسرو که کس از راه مشکل بازنامد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر