صبا به شوق در ایوان از شهریار گزیدهٔ غزلیات 47

صبا به شوق در ایوان شهریار آمد

1 صبا به شوق در ایوان شهریار آمد که خیز و سر به در از دخمه کن بهار آمد

2 ز زلف زرکش خورشید بند سیم سه تار که پرده های شب تیره تار و مار آمد

3 به شهر چند نشینی شکسته‌دل برخیز که باغ و بیشه شمران شکوفه‌زار آمد

4 به سان دختر چادرنشین صحرایی عروس لاله به دامان کوهسار آمد

5 فکند زمزمه گلپونه‌ای به برزن و کو به بام کلبه پرستوی زرنگار آمد

6 گشود پیر در خم و باغبان در باغ شراب و شهد به بازار و گل به بار آمد

7 دگر به حجره نگنجد دماغ سودایی که با نسیم سحر بوی زلف یار آمد

8 بزن صبوحی و برگیر زیر خرقه سه‌تار غزل بیار که بلبل به شاخسار آمد

9 برون خرام به گلگشت لاله‌زار امروز که لاله‌زار پر از سرو گل‌عذار آمد

10 به دور جام میم داد دل بده ساقی چه‌ها که بر سرم از دور روزگار آمد

11 به پای ساز صبا شعر شهریار ای ترک بخوان که عیدی عشاق بی‌قرار آمد

عکس نوشته
کامنت
comment