- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدر پرده کس به هنگام جنگ که باشد تو را نیز در پرده ننگ
2 مزن بانگ بر شیرمردان درشت چو با کودکان برنیایی به مشت
3 یکی پند میداد فرزند را نگه دار پند خردمند را
4 مکن جور بر خردکان ای پسر که یک روزت افتد بزرگی به سر
5 نمیترسی ای گرگگ کم خرد که روزی پلنگیت بر هم درد؟
6 به خردی درم زور سرپنجه بود دل زیردستان ز من رنجه بود
7 بخوردم یکی مشت زورآوران نکردم دگر زور بر لاغران
8 الا تا به غفلت نخفتی که نوم حرام است بر چشم سالار قوم
9 غم زیردستان بخور زینهار بترس از زبردستی روزگار
10 نصیحت که خالی بود از غرض چو داروی تلخ است، دفع مرض