سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

عشقبازی نه من آخر به جهان از سعدی شیرازی غزل 372

غزل 372 ام از 1930 غزلیات

عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم

1 عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم یا گناهیست که اول من مسکین کردم

2 تو که از صورت حال دل ما بی‌خبری غم دل با تو نگویم که ندانی دردم

3 ای که پندم دهی از عشق و ملامت گویی تو نبودی که من این جام محبت خوردم

4 تو برو مصلحت خویشتن اندیش که من ترک جان دادم از این پیش که دل بسپردم

5 عهد کردیم که جان در سر کار تو کنیم و گر این عهد به پایان نبرم نامردم

6 من که روی از همه عالم به وصالت کردم شرط انصاف نباشد که بمانی فردم

7 راست خواهی تو مرا شیفته می‌گردانی گرد عالم به چنین روز نه من می‌گردم

8 خاک نعلین تو ای دوست نمی‌یارم شد تا بر آن دامن عصمت ننشیند گردم

9 روز دیوان جزا دست من و دامن تو تا بگویی دل سعدی به چه جرم آزردم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم

شاعر شعر عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم چه کسی است ؟

شاعر شعر عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم سعدی شیرازی می باشد.

شعر عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم چیست ؟

قالب شعر عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم غزل است

مضمون اصلی شعر عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر