برخیز که بنشیند فریاد از خواجوی کرمانی غزل 923

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

برخیز که بنشیند فریاد ز هر سوئی

1 برخیز که بنشیند فریاد ز هر سوئی زان پیش که برخیزد صد فتنه ز هر کوئی

2 در باغ بتم باید کز پرده برون آید ور نی به چه کار آید گل بی رخ گلروئی

3 آن موی میان کز مو بر موی کمر بندد موئی و میان او فرقی نکند موئی

4 دل باز به جان آید کز وی خبری یابد بلبل بفغان آید کز گل شنود بوئی

5 آن سرو خرامانم هر لحظه به چشم آید انصاف چه خوش باشد سروی بلب جوئی

6 گر دست رسد خواجو برخیز چو سرمستان با زلف چو چوگانش امروز بزن گوئی

عکس نوشته
کامنت
comment