آب زنید راه از جلال الدین محمد مولوی غزل 549

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد

1 آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد

2 راه دهید یار را آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد

3 چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد

4 رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد

5 تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد

6 باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد

7 خلوتیان آسمان تا چه شراب می‌خورند روح خراب و مست شد عقل خمار می‌رسد

8 چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار می‌رسد

عکس نوشته
کامنت
comment