1 یاد کن: زیرت اندرون تن شوی تو برو خوار خوابنیده، ستان
2 جعد مویانت جعد کنده همی ببریده برون تو پستان
3 پیر فرتوت گشته بودم سخت دولت او مرا بکرد جوان
1 زش ازو پاسخ دهم اندر نهان زش به بیداری میان مردمان
1 اگر امیر جهاندار داد من ندهد چهار ساله نوید مرا که هست خرام
2 همه نیوشهٔ خواجه به نیکویی و به صلح همه نیوشهٔ نادان به جنگ و کار نغام
1 کسی را که باشد به دل مهر حیدر شود سرخ رو در دو گیتی به آور
2 ایا سروبن، در تک و پوی آنم که: فرغند آسا بپیچم به توبر
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار