آخر از سوز دل شبهای من از خواجوی کرمانی غزل 471

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید

1 آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید همچو شمعم در میان انجمن یاد آورید

2 صبحدم در پای گل چون با حریفان می‌خورید بلبلان را بر فراز نارون یاد آورید

3 در چمن چون مطرب از عشاق بنوازد نوا از نوای نغمهٔ مرغ چمن یاد آورید

4 جعد سنبل چون شکن گیرد ز باد صبحدم از شکنج زلف آن پیمان شکن یاد آورید

5 ابر نیسانی چو لؤلؤ بار گردد در چمن ز آب چشمم همچو لؤلؤی عدن یاد آورید

6 یوسف مصری گر از زندانیان پرسد خبر از غم یعقوب در بیت الحزن یاد آورید

7 گر به یثرب اتفاق افتد که روزی بگذرید ناله و آه اویس اندر قرن یاد آورید

8 دوستان هر دم که وصل دوستان حاصل کنید از غم هجران بی پایان من یاد آورید

9 طوطی شکر شکن وقتی که آید در سخن ای بسا کز خواجوی شیرین سخن یاد آورید

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر