عقل برو برو برو عشق از شاه نعمت‌الله ولی غزل 74

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا

1 عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما

2 داروی درد عاشقی هست دواش درد دل نیست به نزد عاشقان خوشتر ازین دوا دوا

3 کشتهٔ تیغ عشق او زنده دلست جاودان بندهٔ خویش اگر کشد نیست به خواجه خونبها

4 مست و خراب و ساکنم برسرکوی میفروش زاهد و کنج صومعه او ز کجا و ما کجا

5 جام جهان نمای ما آینهٔ جمال او جام جهان نما نگر روی در آینه نما

6 هر که گدای او بود پادشهست بر همه شه چه بُود که پادشه بر در او بود گدا

7 سید رند مست ما بندهٔ بندگی او حضرت او از آن ما جنت و حوریان تو را

عکس نوشته
کامنت
comment