رند سرمستی ز پا از شاه نعمت‌الله ولی غزل 424

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

رند سرمستی ز پا افتاد و رفت

1 رند سرمستی ز پا افتاد و رفت سر به پای خم می بنهاد و رفت

2 بی خیانت او امانت را سپرد عاشقانه جان به جانان داد و رفت

3 گندم و جو کاشت خرمن گرد کرد داد خرمن را همه بر باد و رفت

4 شد مجرد خرقه را اینجا گذاشت ماند این دنیای بی بنیاد و رفت

5 هر که او با ما درین دریا نشست در محیط بیکران افتاد و رفت

6 گرچه بسیاری غم هجران کشید وصل او چون یافت شد دلشاد و رفت

7 لطف سید بندهٔ خود را نواخت بنده شد از لطف او آزاد و رفت

عکس نوشته
کامنت
comment