گنج قارون بزمین رفت و ملامت از اهلی شیرازی غزل 207

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گنج قارون بزمین رفت و ملامت باقی است

1 گنج قارون بزمین رفت و ملامت باقی است عشق گنجی است که تا روز قیامت باقی است

2 پیش تابوت من ای نخل خرامان بگذر که هنوزم هوس این قد و قامت باقی است

3 هر که در پای سگت کشته نشد روز وصال گرچه جان داد به هجر تو غرامت باقی است

4 گر کشندت بملامت نکنی توبه ز عشق سخن من بشنو ورنه ملامت باقی است

5 من سگ کوی مغانم که درین قحط کرم نیست جز میکده جایی که کرامت باقی است

6 اهلی از سر بگذر یا بکناری بنشین گر نیی مرد بلا کنج سلامت باقی است

عکس نوشته
کامنت
comment