سبزه پیرامن سرچشمهٔ از خواجوی کرمانی غزل 470

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

سبزه پیرامن سرچشمهٔ نوشش نگرید

1 سبزه پیرامن سرچشمهٔ نوشش نگرید شبه بر گوشهٔ یاقوت خموشش نگرید

2 شام شبگون سحر پوش قمر فرسا را زیور برگ گل غالیه پوشش نگرید

3 عقل را صید کمند افکن جعدش بینید روح را تشنهٔ سرچشمهٔ نوشش نگرید

4 بت ضحاک من آن مه که برخ جام جمست آن دو افعی سیه بر سر دوشش نگرید

5 منکه از حلقهٔ گوشش شده‌ام حلقه بگوش گوشداری من حلقه بگوشش نگرید

6 جانم از جام لبش گشت بیک جرعه خراب بادهٔ لعل لب باده فروشش نگرید

7 خواجو از میکده‌اش دوش بدوش آوردند اینهمه بیخودی از مستی دوشش نگرید

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر