بریز سایۀ زلف تو از کمال‌الدین اسماعیل غزل 20

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

بریز سایۀ زلف تو عقل گمراهست

1 بریز سایۀ زلف تو عقل گمراهست غلام روی تو چون آفتاب پنجاهست

2 مرا ز حسن تو تا دیده داد آگاهی ز خویشتن نیم آگه خدای آگاهست

3 کمند زلف تو زان میکشد مرا در خود که زلف تو شبه رنگست و روی من کاهست

4 همیشه سایۀ حسن تو بر سر خورشید چنانکه سایۀ خورشید بر سر ماهست

5 لب تو نیک بدندان ماست وز پی او همیشه این دل غمگین بکام بدخواهست

6 شدند از بر من صبر و هوش وز پیشان دلم برفت و کنون دیده بر سر راهست

7 بروزگار ،وصال تودر نشاید یافت که وعدۀ تو درازست و عمر کوتاهست

عکس نوشته
کامنت
comment