کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل
کمال‌الدین اسماعیل

در فراقت دل ازین از کمال‌الدین اسماعیل غزل 30

غزل 30 ام از 1618 غزلیات

در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت

1 در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت خویشتن را به ازین زیر و زبر نتوان داشت

2 سرخ روییّ خود از لعل تو می دارم چشم وین چنین چشم کز از خون جگر نتوان داشت

3 عاشقان را بکرشمه تو چنان ریزی خون که خود از لذّتش از زخم خبر نتوان داشت

4 از کنار تو چو طرفی نتاوان بر بستن در میان بسته مرا همچو کمر نتوان داشت

5 در ره فتنه ازین سر که جمالت دارد با قویدستی او پای مگر نتوان داشت

6 غم دستار و کله بود ازین پیش و کنون بیم آنست که خود گوش بسر نتوان داشت

7 گوهر اشک من آن لعل دلاویز آمد که ازو چشم از لعل تو بر نتوان داشت

8 مردم چشم مرا خون ز قدمها بچکید بیش ازین او را بر راه گذر نتوان داشت

9 چشمت از مردمی ار کرد نظر در کارم خود از آن چشم جزین چشم دگر نتوان داشت

10 چند گویی که بخود دار نظر تا برهی تا تو باشی بخود ای دوست نظر نتوان داشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت

شاعر شعر در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت چه کسی است ؟

شاعر شعر در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت کمال‌الدین اسماعیل می باشد.

شعر در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت چیست ؟

قالب شعر در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت غزل است

مضمون اصلی شعر در فراقت دل ازین سوخته تر نتوان داشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر