- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جیب شب آفتاب چون بگشود از گریبان روز رو بنمود
2 شب امکان خیال بود نماند هست روز و وجود خواهد بود
3 غیر او نیست ور تو گوئی هست او به خود دیگران به او موجود
4 عقل چون شب برفت و روز آمد خاطر ما از این و آن آسود
5 یک حقیقت که آدمی خوانند گه ایاز او به نام و گه محمود
6 عالمی را به رقص آورده قول مستانه ای که او فرمود
7 نعمت الله گرد نقطهٔ دل همچو پرگار دایره پیمود