- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سراپا شمع از آن نورست کز آلودگی دور است اگر سوزد چنین پروانه هم نور علی نور است
2 بیمن دامن پاک تو صافی دل بود عاشق که در آیینه ناظر صفا از عکس منظور است
3 نباید ذوق گفتارت بت چین باتو زان لافد چه فهمد نقش دیواری مکن عیبش که معذور است
4 من از آب حیات آن دهان مستم توهم دانی که این مستی که من دارم نه کار آب انگور است
5 میان ما و زاهد داغ می چون غنچه در گل شد من از بی پردگی رسوا و او در پرده مستورست
6 حدیث سینه چاک تو اهلی شهرتی دارد چه پوشی پرده عیبی را که در آفاق مشهورست
7 اهلی رخ نیاز نهد بر رهت ولی شوخی و ناز چه دانی نیاز چیست